<$BlogRSDUrl$>

Friday, April 28, 2006

به نام دوست



قصهء درد من آغاز نداشت
فرصت شاعريَم گشت تمام
شعر من صد پردهء ناگفته داشت
قصهء پر درد من شد ناتمام

آه ... قطعه ای از شعر من ناگفته ماند
...


Monday, April 17, 2006

قصه خطای بزرگ

روزی روزگاری زير همين گنبد کبود، قومی بودند که در جواب پيامبرشان که به آنها ميگفت تنها خدا را بپرستيد، من از عذاب روز بزرگ بر شما هراسانم، پاسخ دادند که اگر راست ميگويی عذابی را که وعده ميدهی بياور!
اشکال از آنجا شروع شد که این قوم جاهل فرق عذاب و رحمت را نفهميدند! هنگامی که ديدند ابرها به سمت آنها در حرکتند خوشحال شدند و به مزارعشان رفتند و گفتند این ابر ها برای ما باران مياورند. در دل چه بد و بيراه ها که به هود ندادند و چه تمسخر ها که، این وعده عذاب ميداد، ابر باران زا برای ما آمد!
اما افسوس! خطای بزرگی مرتکب شده بودند! چرا که این همان عذاب الهی بود که برای آمدنش شتاب ميکردند! این همان عذاب الهی بود که سرزمينشان را ويران کرد! و فردا صبح جز خانه هاي بی ساکنشان چيزی ديده نميشد.
آنها همه ابزار درک و فهم را داشتند ولی به موقع از آن استفاده نکردند و صد البتّه در آن هنگامه عذاب آن خدايانی که بجز اللّه ميپرستيدند به کمکشان نيامدند. این قصه پر عبرت را خداوند حکیم در سوره احقاف آيات 21 تا 28 بيان کرده است.

نکته ديگری را که در همين کتاب ميشود ديد وعده خداوند است به اینکه اگر خداوند بعضی از مردم را با بعضی دیگر دفع نکند عالم فاسد ميشود و صد البتّه که خدوند فضلش بيش از اینهاست که بگذارد عده يی عالم را به فساد بکشند.

امان از شيرينی هايی که که چونان ابر قوم عاد شيرين نباشند که هيچ، با خود تلخ ترين عذاب ها را به همراه بياورند.

پناه بر خداوند از خطاهای بزرگ

يا حق

Monday, April 10, 2006


به نام دوست

خودم را تکاندم. از گرد بسياری از جهالت های اولی! شايد روز اوّل سوالم از این بود که بدينجا بهر چه مرا آوردی؟ ليک امروز خوب ميدانم که بهر چيزی بود!
به بت های بسياری عشق ميورزيدم که هم اکنون از آن عشق بيزارم و خدا را به تنهایی ميپرستم چرا که امر شده ام که جز او را نپرستم!
قران را کتاب خداوند ميدانم! چه آنکه اگر چنين ندانم حق ديگری نميشناسم!
این پاسخ بسياری که در باره تغیيرعقايد من ميپرسند.
بيشترش دانايان دانند!

راستی چه ساده است که آدم بگه که عمری اشتباه ميکرده! گفتنش البتّه!
يا حق

Saturday, February 25, 2006

be naame doost,
kasi midoone in yani chi? Yani eteraaz be sabke Bararei ha?!!?!?
in tikkash mano koshte!:

حجت‌الاسلام سيد‌هاشم حسيني بوشهري، با اشاره به سخنان آيت‌الله فاضل لنكراني پيش از فاجعه سامرا مبني بر برخورد قاطع حوزه‌ها با اهانت به رسول اكرم (ص) گفت: در پي بروز فاجعه سامرا، با توجه به واكنش حوزه‌هاي علميه مبني بر اقدام جدي در برابر ترفند دشمنان و عمق فاجعه حمله به حرم امامين عسكريين (ع)، مراجع عظام تقليد در اين‌باره به نظر و تصميم واحدي رسيدند كه دروس حوزه به مدت سه روز تا روز دوشنبه تعطيل باشد.

Khoda ye kam aghl bede ishalla!
mordam az in hame fekr! az in hame tafakkor, az in hame eteraaze mo'asser, ...

In ta'til kardane class haye dars be ki latme mizane? kojaash eghdaame ghaate' e?

khoda aghl bede.
ya hagh

Tuesday, February 21, 2006

Be naame doost
Ajaba!!!
Oonghadr az didane in khabar shegeft zade shodam ke nagoo! Hadde shegeft zadegim bish az meghdarie ke dafeye ghabli ba fahmidane inke karikator ha chandin maah e ghabl chaap shode boodan, tolid shode bood. in hame vaght shenaasi va be rooz boodane Hoze haaye elmieye keshvar aadam ro be vajd miaare.
dar bakhshi az khabar aamade ast: (انتظار اين جانب آن است كه روحانيت شيعه هر چه زودتر عكس العمل جدي در همه حوزه‌ها نشان دهد.)
Ajab!

Ya hagh

Wednesday, February 08, 2006

به نام دوست
آتش زدن يا نزدن! مسأله این است!
وظيفه خودم ديدم که کمی در این مورد بنويسم. برای اون هایی که ميخوان بدونن نظر کتاب خدا در این موارد چيه برداشت خودم رو که با برداشت استاد عزيزم آيت الله جوادی آملی هماهنگه از آيات قران ارائه ميکنم. براي این منظور چند آيه از قران رو مطرح ميکنم.ضمناً براي اینکه باورتون بشه که من دست نبردم تو معنی کردن، هر ترجمه ای رو که ميخواين برين ببينين. این ها رو مينويسم تا اون بنده هایی که قلبشون در فشاره و از يه طرف ميخوان يه کاری بکنن و از طرف ديگه حس ميکنن که با این رفتار ها موافق نيستن يه نفس راحتی بکشن و ببينن که دينی که بهش معتقدن چه زيبا با چنين مسايلی برخورد کرده. (و يشف صدورقوم مومنين)
پيش از طرح آيات مورد نظر ذکر این نکته ضروريه که گام اوّل در قران و اسلام هدايت و ارشاده و تعداد آياتی که بر این نکته دلالت داره زياد تر از اونه که نيازی به ذکرشون ببينم. بنا بر این کسانی که در آيات ذيل در باره نحوه برخورد باهاشون صحبت ميشه کسایی هستن که اصلاً اميدی به اینکه دين رو بپذيرن و دست از کفرشون بردارن نيست. با این تذکّرات ابتدا به سراغ آيات ميرم و بعد راهکار های منطبق بر آیات رو، از دید خودم ارائه می کنم

1- آيه 140 از سوره 4. ميگه که اگه ديدين که گير دادن به آيات الهی و کفر ميورزن و مسخره ميکنن آيات خدا رو شما با اونا نشست و برخاست نکنيد تا مجبور شن بيخيال شن. (کجان اونایی که خيال ميکنن دمکراسی ارمغان اعلاميه حقوق بشره؟) به نظر شما بالاتر از آيات الهی چيزی هست؟ اون هایي که که با فضای قران آشنا هستن ميدونن که آيات الهی از قران تا پيامبر اسلام تا باقي پيامبر ها مثل مسيح يا موسی رو در بر ميگيره، ميگه در برابر مسخره و استهزا ، در پاسخ، از نشست و برخاست با اونا بپرهيزين تا بيخيال مسخره کردنشون بشن. نه گفته که بکشينشون اگه مسخره کردن، نه گفته که بزنينشون، نه خونشونو آتيش بزنين، نه ...(فماذا بعد الحق الا الضلال؟)

2- آيه 68 سوره 6. ميفرمايد وقتی ديدین کسایی رو که در آيات ما خوض ميکنن، يعنی قبول که نميکنن که هيچ، استهزا ميکنن، باهاشون همنشين نشين! بعدش ميگه که اگه يادتون رفت که زود پاشين از چنين مجلسی به نشانه اعتراض برين بيرون، به محض اینکه يادتون اومد این کار رو بکنين. نگفته اگه يادتون رفت بهشون فحش بدين يا بزنين تو دهنشون، تا يادتون اومد بزنين! گفته بلند شين برين! روی گردان شين ازشون تا بيخيال بشن و دست از استهزا بردارن

3- آيه 55 سوره 28 ميگه مومنين چنانند که وقتی با لغو برخورد ميکنن ازش رو گردانی ميکنن و محل نميذارن و ميگن شما کار خودتونو بکنين و ما هم کار خودمونو. ما از جاهلين پيروی نميکنيم! منظورش اینه که ما مثل شما مسخره نميکنيم چيزی رو! خوب دقت کنيد در آيه! رو گردانی ميکنن و تأکيد هم ميکنن که ما در برابر این کار شما فقط رو گردانی ميکنيم و محلتون نميذاريم و حتی همين کار شما رو با خودتون هم نميکنيم! يعنی حتی يکی مثل شما رو مسخره هم نميکنيم و تازه از این جالبتر ميگن سلام بر شما! يعنی سلامت باشيد! يعنی آخر برخورد بزرگوارانه يک عالم فهيم با يک جاهل نادان! خدا وکيليش چرا ما این همه از دين و حق دوريم؟ (آيه 63 سوره 25 هم همين مضامين رو داره)

4- آيه 29 سوره 53. به پيامبرش دستور ميده که از کسایی که به ياد ما نيستن و دنبال هوای نفسشون هستن رويگردانی کن. از کسایی که فقط به دنبال زندگي دنياشون هستن، اونایی که بيش از زندگی دنيوی چيزی نميفهمن و سطح درکشون محدود به همين حيات دنيويه، اینا رو به حال خودشون رها کن! باور نميکنين این حرفا رو در باره بعضی از مومنين گفته باشه که؟!؟! معلومه که در باره کفّار و غير مسلمون هاست. ببينين این همون خدایيه که وقتی کار به دفاع و جنگ ميکشه به همين پيامبرش دستور ميده که مومنين رو بر جنگ تشويق کن و اگه اونا هم نيومدن تو بايد وايسی! همون خدا، وقتی بحث جنگ و گرفتن سرزمين و حمله فيزيکی نيست، دستورش رو گردانيه. این نکته دوباره ياد آوری بشه که سرتاسر قران و رفتار پيامبر هدايت و ارشاد بوده و گام اوّل اونه، ولی بعد از اینکه با همه این ها يه عده باز به استهزا و کفر روی ميارن دستور رو گردونيه، نه اینکه فکر کنين کلاً جاي هدايت و ارشاد، دستور اینه که از اوّل رو گردانی بشه

5- آيه 63 از سوره 4. اینکه منافق از کافر بد تر و ضربه زننده تر و پست تره، روشن تر از اینه که شرح بيشتر از همين جمله بخواد. در باره چنين منافقينی خدوند صریحاً به پيامبرش ميگه که خدا ميدونه که اینا چی تو دلشونه، تو از اینا رويگردونی کن و به روشنی بهشون گوشزد کن که عاقبت خوشی نخواهند دشت و سعی کن نصيحتشون کنی. ببينيد وقتی با منافق اینه برخورد با غير اون چيه.

6- آيه 95 سوره 9. در باره همين منافقين که هنگام جنگ نامردی کردن و با اینکه گفته بودن که کمک ميکنن، سر بزنگاه جا خالی کردن و خلاصه کلّی لطمه زدن، ميگه که از اینا رويگردانی کن، اینا جاشون تو جهنّمه! يه کم دقت در این آيه آدم رو شرمنده ميکنه! ميگه اینا که جاشون جهنّمه، به زبون خودمون اینا رو که خدا زده، تو ديگه ولشون کن، بذار به حال خودشون باشن، ديگه بهشون اعتماد نکن، کاريشون هم نداشته باش. اینه دستور دينی که اومده تا جهانی باشه

7- آيه 199 سوره 7. در باره مشرکين و کسانی صحبت ميکنه که اگه به هدايت دعوتشون کنی اصلاً نميشنون که بخوان حالا قبول کنن يا نکنن! کسایی که نگاه ميکنن به ظاهر ولی اصلاً بينایی ندارن. ميگه با این ها با عفو و امر به معروف برخورد کن و از نادون ها رو گردونی کن. براي شما سوال پيش نمياد که چرا يه بار هم نميگه که بزن تو سرشون تا ایمان بيارن؟ بزن بکششون تا ديگه کسی جرأت نکنه توهين کنه! خونه زندگيشونو آتيش بزن تا آدم شن! نه! کتاب خدا چنين دستوری نداره! جنگ مال کسایيه که حمله کردن، کسايی که اومدن سرزمين مسلمون ها رو اشغال کردن. مال کساییه که نميذارن مسلمون ها براي خودشون زندگی کنن و ميخوان خونه زندگی و امکانات اونا رو به زور بگيرن. در برابر کسایيه که نميذارن حرف خدا به همه برسه، جلوي آزادي بيان رو ميگيرن، جنگ اونجاس! اون قدر آيه هاي با این مضمون زياده که ذکر همشون اینجا دست منو به درد مياره. حالا باز فقط براي چشيدن مزّه قرآن دو آيه از آيه های ديگه ای که ذکرشون ضروريه رو اينجا ميارم:

8-آيات 56 تا 58 سوره 8. موضوع کفاّر و مشرکينی مطرحه که پيمان ميبندن و نقض ميکنن. قرار داد هاشونو هر دفعه ميشکنن، پيمان امنيتی ميبندن ولی اصلاً اهل رعايت نيستن و هر بار نامردی ميکنن. ميگه اگه با اینا جنگ شد، تو ميدون جنگ باهاشون رو برو شدی، يه جوری حمله نکن که همه رو بکشی! يه جوری حمله کن که عقبه شون در رن! شايد برن بعدن متذکّر شن آدم شن! به عهدشون پايبند شن! آيه 58 که ديگه شاهکاريه که آدم رو به تعظيم وا ميداره. ميگه هر وقت فهميدی که انگار دشمن ها ميخوان عهد شکنی کنن و غافلگيرت کنن و بهت حمله کنن،(لابد انتظار دارين بگه که تو بچه مثبت بازی در بيار و تا حمله نکردن کاری نکن! يا بگه که تو هم حالا که اینطوره نامردی کن و خيانت کن و عهد شکنی کن و پيمانت رو بشکن! نه!) بهتره عادلانه به اونا اعلام کنی که پيمان تمومه. يعنی غافلگيرشون نکن! اوّل نری لشگر جمع کنی و محاصره کنی و بگی پيمان تمومه ها! نه! در شرايط برابر بهشون اعلام کن که به دليل اینکه شما به نظر مياد که ميخواين پيمان شکنی کنين، ديگه بين ما پيمانی نيست. دقت کنيد حرف از چی ميزنه. نا مردی رو که جواز نميده که هيچ، حتی اعلام فسخ پيمان رو هم، ميگه در شرایط برابر بايد انجام بشه. (فاعتبروا يا اولی الابصار)

9-حسن ختام آياتی که مد نظرم بود آيه 8 و 9 از سوره 60 . سوره با آيات مربوط به جنگ و کوتاه نيومدن در جنگ و دوستی نکردن با دشمنان شروع ميشه. بعد براي اینکه موضوع اونایی که ميجنگن با اونایی که قصد جنگ و حمله ندارن جدا شه و مثل امروزه مسلمونا کلاً قاطی نکنن و فکر نکنن که کلاً ارتباط خوب و محبّت آميز با اونا امکان نداره، این آيات رو مياره: ميفرمايد که خداوند شما رو نهی نميکنه که با دو گروه خوب باشين و با نيکی و قسط با اونا برخورد کنين. اون دو گروه کين؟ اینا: کسانی که در دين با شما نميجنگند و کسایی که شما رو از سرزمينتون بيرون نميکنن. نه تنها ميگه که خدا شما رو از خوبی با اینها نهی نميکنه، بلکه انتهای آيه ميفرمايد که خدا نيکی کنندگان و اهل قسط رو دوست داره! يعنی، نه تنها نهيتون نميکنه بلکه دستور ميده که اهل قسط و نيکی باشيد تا محبوب خدا باشيد. (کجايند قلب هاي بيدار؟)

این از بررسی آيات خدا و دستور هاي کتاب الهی. با علم به همه این موارد به نظر من بهترين کار همون پرهيز از نشست و برخاست با چنين گروهيه( از سلمان رشدی گرفته تا کاريکاتور کش روزنامه دانمارکی) به این مفهوم که 1- کتاب و روزنامه شون رو اصلاً ديگه هيچ مسلمونی نخره، اصلاً محلشون نذارن ... 2- سردمداران این کشور ها رو با نخريدن کالا هاي توليدي اون کشور تحت فشار قرار بدن که مجبور شن جلوي چنين رفتار هاي ناشايستی رو بگيرن. 3- اگه قبلاً در روابط فيمابين دولت ها به چنين مسايلی اشاره شده، و مثلاً حق فسخ قرار داد در صورت توهين هاي اعتقادی در قرار داد هاي تجاری گذاشته شده، دولت هاي اسلامی قرار داد هاي تجاری رو با اون کشور ها فسخ کنن ولی اگر چنين شرطی از قبل در نظر گرفته نشده به نظر من دولت ها حق ندارن چنين کاری کنن و این فقط به عهده مردم ميمونه که خودشون کالا هاي اونا رو نخرن و سبب شن که صادرات اون کشور ها به طور طبيعی کاهش پيدا کنه تا اونا تحت فشار قرار بگيرن. 4- تجمع هاي اعتراض آميز بدون هر زد و خورد و سنگ پراکنی و ... . مثل بچه آدم! 5- شکايت به مراجع قانونی. 6- نوشتن مقاله و کتاب در باب آموزش اینکه چنين رفتاری از نظر اخلاقی درست نيست. بهشون آموزش بايد بديم که ضرر مادّی ميکنن اگه از این اهانت ها بکنن. اصولاً براي برخورد با دنياي سرمايه داری، بايد سرمايشون تحت فشار قرار بگيره وگرنه درک این ها از واقعیت دين اسلام کمتر از اینه که به این آسونی ها بفهمن که چنين توهينی برای مسلمون ها چه قدر سنگينه. 7- هر جور کاهش ارتباط تجاری سياسی ... که فشار به اونا وارد کنه و مجبورشون کنه که دست از این کار ها بردارن. به آلودگان به دنيا بايد با فشار به دنياشون چيز فهموند. همين قدر که ببينن محصولاتشون فروش نميره و معنيش اینه که قرار داد هاي تجاريشون تمديد نخواهد شد(دقت کنيد که حرف از تمديده ها وگر نه به نظر من فسخ قرار داد هایی که قبلاً بسته شده و شرطی براي فسخش نداره که بشه فسخش کرد رو نميشه الکی فسخ کرد حتی با چنين کسانی!) به فکر ميفتن که درست برخورد کنن. کافيه که این طرف جدّی سر نخريدنش باقی بمونه! اینجوری خواهيد ديد که مدافعان آزادي بيان از چند صد توجيه و دليل براي عوض کردن نظرشون استفاده خواهند کرد.
ذکر این نکته هم ضروریه که برای مسلمینی که به آیه اعدوا لهم مااستطعتم من قوه عمل نکردن عمل به توصیه های بالا ممکن به نظر نمیاد. دین یک مجموعه واحده که اگه یک تیکش رها شه حفظ باقیش عملاً ممکن نیست.
خدا همه ما رو مشمول عنايات خودش قرار بده.
يا حق

Tuesday, February 07, 2006

be naame doost
adam ghossash migire mibine in hame hemaaghat yeja jam shode! az nevisande gerefte ta anha ke dar moredeshoon neveshte shode, hame o hame mojassameye hemaaghat va khyanatand.
yeki nist be in ahmagh ha bege ke be maale khodetoon atihs mizanin. jaaleb injas ke in ahmagh ha esmeshoon ham hamishe daaneshjoo'e! shod ye bar too ye chenin khabar haei nagan daaneshjooyaane basiji?!
akhe adam haye kam aghl o kam kherad, ye bar ye sari be ghoran bezanin, ye bar ye kam din e haghighi ro barresi konin, bebinin 1400 saale ghabl ghoraan chi gofte! berin amsaale ayeye 140 az sooreye 4 ro bebinin, ye kam fekr konin bebinin ke mishe be in mojoodaate kam aghl haghi valo andak daad?
age rast migin oonvaght ba kar haye diplomatic, ba tahrim e ravaabet e tejari va syasi va har abzaare dige (ke albatte nadarin) majbooreshoon konin ehteram bezaran be moghaddasaate ma, na ba atish zadan be amvaale khodemoon!!! ke bayad jobranesh konim. badesh age rast migin ye kari konin ke oona ham ye kam ba ghate rabeteye tejari va syasi dardeshoon byad ke in joor vaghta vasilei baraye e'maale feshar rooye oona dashte bashin. inam age ahle ghoraan booodin yaad gerefte boodin ke gofte ghovvat o ghodrat daar bashin. afsoos ke joz hemaghate mamlovve az khodbini dar shoma ha dide nemishe. jaaleb ine ke ye seri mojood ke be pashizi nemiarzan, taghaazaaye mosaahebe ba khabar negar ha ro ham midan! adam az in hame khod bozorg bini dar ajab mimoone! fekr kardan ke hala ki hastan! ye seri adam ke dastoor haaye sarihe ghoraane khodeshoono zire pa gozashtan va az divare mardom raftan bala va atish zadan va ...

man az shoma va az raftaare shoma bizaaram.

ya hagh

This page is powered by Blogger. Isn't yours?